من، خودم و محیا!

ساخت وبلاگ
اون صحنه ای که توی ودکا آب معدنی میریختن رو از فیلم ایرانی "من" کپی کرده بودن؟؟ 

من، خودم و محیا!...
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya152o بازدید : 11 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:39

پست قبل رو خوندم، دیدم یادم رفته بود بگم. کاهانی رو توی برلین از نزدیک دیدم و کلی باهم حرف زدیم. خیلی اتفاق خوبی بود... از خاطرات خوب و هایلایت امسال

من، خودم و محیا!...
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya152o بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:39

مسخره ترین فیلمهایی که دیدم، حتی ایده ی اولیه شون رو هم از یه فیلم خارجی کپی کرده بودن! هیچ چیزی برای ارائه نداشتن، نه بازی بازیگرا خوب بوده نه صحنه ها و نه حتی ایده از خودشون بوده! فقط فیلم ساختن دورهمی که بفروشن و پول دربیارن... وافعاً که خیلی سخیف اند!
از اون سخیف تر بازیگرهای مصنوعی فیلم هستن!

14 - 08 - 1395

پ. ن. نمیدونم چرا اینو ثبت موقت کرده بودم؟

20 - 10 - 1396

من، خودم و محیا!...
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya152o بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 8:48

این دو روزه کلی فیلم ایرانی دیدم و حیفم اومد نظرمو دربارشون ننویسم. مخصوصاً وقتی دوتا پست قبلیم درباره ی اژدها وارد میشود و شکاف رو خوندم، خیلی بیشتر ترغیب به نوشتن شدم. ولی خسته ام...با نگار شروع میکنم، نگار فیلمی بود که خوب بود، راضیم کرد، تو مایه های اژدها وارد میشود بود، به لحاظ تکنیکی و اکشن و جلوه های ویژه حتی به مراتب بهتر ولی به لحاظ معنی و مفهوم و درگیر کردن ذهن به مراتب عقب تر. مانی حقیقی هنوز برای من جایگاه ویژه ای داره که کسی توی فیلمسازی دهه ی 90 بهش نرسیده. حتی پنجاه کیلو آلبالوش هم به نظر من خیلی خوب بود. یه جوراییی هم منو یاد "اعترافات ذهن خطرناک من" مینداخت، نقش های اشکان خطیبی خیلی توی هردو فیلم بهمدیگه شبیه بود. گریم نگار جواهریان هم. البته "اعترافات..." بعد از تموم شدن هم ذهنت رو درگیر میکرد و یه معنا و مفهومی داشت که فیلم نگار به نظرم این مورد رو کم داشت، هرچند که از لحاظ فرم و تکنیک خیلی خیلی فیلم خوبی بود و از سینمای ایران فراتر بود. (و مسلماً از "اعترافات" هم بهتر)به جز این که بعد از تموم شدن چیزی برات باقی نمیذاره که بهش فکر کنی، ایراد دیگه ای نمیتونم از فیلم بگیرم، حتی رمز 1234 گاوصندوق هم خیلی چیز عجیبی نبود. کلاً فیلم سورئال بود دیگه. یک ساعت و نیم هیجان و تکنیک و اکشن و لذت بصری و یه کم هم ذهنی (که هی فکر کنی الان چی میشه). فیلم خوبی بود، دیدنش رو توصیه من، خودم و محیا!...ادامه مطلب
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya152o بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 8:48

دارم روزهای سختی رو میگذرونم... خیلی سخت...

نوشتم که یادم بمونه...

هر شبش گریه است و هر روزش به فنا دادن وقت!

من، خودم و محیا!...
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : روزهای زندگی,روزهای زندگی بچه ها,روزهای زندگی ما,روزهای زندگی کودکان,روزهای زندگی یک دختر,روزهای زندگی من,روزهای زندگی من در کانادا,روزهای زندگی سیندرلا,روزهای زندگی من و همسرم,روزهای زندگی سریال, نویسنده : mahya152o بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 0:45

از هم گریختیم،و آن نازنین پیاله‌ی دلخواه را دریغ، بر خاک ریختیم!جان من و تو تشنه‌ی پیوند مهر بود؛دردا که جان تشنه‌ی خود را گداختیم!بس دردناک بود جدایی میان مااز هم جدا شدیم و بدین‌ درد ساختیم.دیدار ما که آن همه شوق و امید داشتاینک نگاه کن که سراسر ملال گشتو آن عشق نازنین که میان من و تو بوددردا که چون جوانی ما پایمال گشت.با آن همه نیاز که من داشتم به توپرهیز عاشقانه‌ی من ناگزیر بودمن بارها به سوی تو بازآمدم ولیهر بار دیر بود...اینک من و توییم دو تنهای بی‌نصیبهر یک جدا گرفته ره سرنوشت خویشسرگشته در کشاکش طوفان روزگارگم‌کرده همچو آدم و حوا، بهشت خویش من، خودم و محیا!...ادامه مطلب
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : نمیدونم ولی شاید بهشت اندازه ما نیست, نویسنده : mahya152o بازدید : 6 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 0:44

 سوگ یکی از همین مطالبِ پائینی، نفیسهء عزیزم یه چیزی گفت که باعث شد در جوابش «فقدان و سوگ» رو توضیح بدم. با همون اطلاعاتِ نیمه نصفه و زبانِ الکن اما، آخرش دیدم چیزِ خوب و ساده ای شد. عینِ همون جواب رو کُپی میکنم اینجا. با این توضیح که درصدِ زیادی از احوالاتِ بدِ ما در طی روز، ناشی از یک سوگ ه. و سوگ یعنی... اینکه یه کاری قرار بوده بشه و نشده، یک جور سوگ ه. سوگ کلاً یعنی فقدانِ یک چیز (اُبژه) موردعلاقه در زندگیِ ما. و اون «چیز» میتونه حتی یک پاک کن باشه که خیلی دوسش داشتیم!«انکار» اولین واکنشِ ما در قبالِ یک سوگ ه. که بسته به نوعِ سوگ و شخصِ سوگوار، میتونه ک من، خودم و محیا!...ادامه مطلب
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya152o بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 0:44

برام این نامه های کوتاه مادری به دخترش که مونا زارع تحت عنوان "چگونه با پدرت آشنا شدم؟!" توی روزنامه ی شهروند مینویسه، خیلی جذاب تر از سریال How I met your mother ه که تا فصل 9م هنوز مادرشون توی قصه نیست! ولی جدا از اینا همیشه قصه های آشنا شدن زوجها رو دوست داشتم. مخصوصاً زوجهایی که مدت زیادی از زندگیشون میگذره.احتمالاً دلیل دوست نداشتن اون سریاله هم همینه، اسمش برام انتظار ایجاد میکنه که به سوال پاسخ بده ولی هی طول میده و جواب نمیده. 9 فصل آخه؟ولی فرندز رو دوست داشتم. یه روایت از موقعیت های مختلف زندگی چندتا دوست در طی 10 سال! شاید اگه اونم اسمشو میذاشت ماجراهای تد من، خودم و محیا!...ادامه مطلب
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya152o بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 0:44

این فیلم "سر به مهر" رو دیدم، توش دختره وبلاگ مینوشت دلم خواست ولی چقدر شخصیتش روی اعصاب بود! این لیلا حاتمی هم که همه ی نقشهاش شل و ول و وارفته ست! و اصولاً خوددرگیر! اون فیلم "در دنیای تو ساعت چند است" رو هم دوست نداشتم! اصلاً برام قابل درک نیستن این شخصیت ها! حتی شخصیت های فیلم های آبکی خارجی باورپذیرتر از شخصیت های این فیلمهاست! یه فیلم دیگه هم دیدم امروز، sleeping with other people ، درباره ی تعهد (نداشتن) بود. البته که فیلم پیام درست و حسابی ای نداشت اما شخصیت هاش به مراتب باورپذیرتر بودند. فیلم دیگه ی خارجی ای که دیدم، when nieztche wept ، بود، بعد از خوندن کتاب قشنگ اروی من، خودم و محیا!...ادامه مطلب
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : فیلم میبینم به انگلیسی,فیلم, میبینم, نویسنده : mahya152o بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 0:44

امروز این فیلم "گس" رو دیدم. خیلی حال کردم. خیلی خوب بود. فقط نمیدونم چرا اینقدر کم دربارش چیزی نوشته بودن، شاید چون اولین ساخته ی کارگردانشه... ولی جدی جدی خیلی خوب بود. نه کش دار بود نه صحنه ی اضافی داشت، نه دیالوگ بیخود. خیلی قشنگ به موضوع خیانت پرداخته بود... لذت بردم از فیلم به این خوش ساختی... بعد درباره ی "در دنیای تو ساعت چند است" هم میخواستم بگم که چه جوری شماها این فیلم رو دوست داشتین؟ من اصلاً دوست نداشتمش. بعد خیلی برام جالبه که اینهمه آدم از چی این فیلم خوششون اومده؟ باید یه تحلیل روانشناختی بکنم این موضوع رو بعداً من، خودم و محیا!...ادامه مطلب
ما را در سایت من، خودم و محیا! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahya152o بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 0:44